از ساعت یازده صبح تا الان بکوب نشستم دارم زبان می خونم. بدون این که ناهار درست حسابی خورده باشم.
برای شام هم به جز بیسکوییت کرم دار ساقه طلایی هیچی نداریم تو خونه. حتی نون خالی.
دیروز هم همین طوری بودم.

به جز یک معلم خوب، چه کسی می تونه همچین انگیزه ای برای آدم ایجاد کنه؟
آن قدر کارش درسته، با سواده، با اخلاقه و مهربونه که به جرات می تونم بگم یکی از بهترین اساتیدی هستش که داشتم.

می خوام فردا براش یک عدد کتاب هدیه ببرم.
٬دیوان فروغ فرخزاد٬، نظرتون چیه؟

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها