امروز آخرین روز کاری سال بود و اکثر همکارا با بچه هاشون اومده بودن.

البته به جز امثال من که به علت نداشتن مرخصی، فردا و پس فردا هم باید بریم.

عجب بارون مشتی می بارد.

شاد و پر انرژی رسیدم خونه، می خواهم یک دستمال به کمر ببندم و خانه را حسابی بتکانم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها